فال حافظ
فال حافظ شیرازیفال حافظ آنلاین در مجله ارم بلاگدوستان به این فال به صورت اختصاصی پرداخته شده، یعنی در قالب نرم افزار آماده نیست که با فشردن دکمه فال ،یک تصویر پیش فر...
فال حافظ شیرازیفال حافظ آنلاین در مجله ارم بلاگدوستان به این فال به صورت اختصاصی پرداخته شده، یعنی در قالب نرم افزار آماده نیست که با فشردن دکمه فال ،یک تصویر پیش فر...
بوی پیراهن دلیلِ راه شد یعقوب راهست از طالب فزون دردِ طلب مطلوب راکاه را بال و پرِ پرواز گردد کهربانیست در دست اختیاری سالکِ مجذوب راحسن را از دیدههای پاک نبود سرکش...
غوطه در دریا دهد آتشعنانی آب رارزقِ خاکِ مرده میسازد گرانی آب رازنگ بندد تیغ چون بسیار مانَد در نیاممانع است از سبز گردیدن روانی آب راسرعتِ سیلاب میگردد ز سنگین...
سر و عقل گر خدمت جان کنندبسی کار دشوار کآسان کنندبکاهند گر دیده و دل ز آزبسا نرخها را که ارزان کنندچو اوضاع گیتی خیال است و خوابچرا خاطرت را پریشان کننددل و دیده دری...
آن آتش سوزنده که عشقش لقبستدر پیکر کفر و دین چو سوزنده تبستایمان دگر و کیش محبت دگرستپیغمبر عشق نه عجم نه عربستابوسعید ابوالخیر
۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار مبارک باد۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد شهریار، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی روز شعر و ادب پارسی نام...
ای از ورای پردهها تاب تو تابستان ماما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ماای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیاتا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ماتا سبزه گردد شورهها ت...
تا چند زنم به روی دریاها خشتبیزار شدم ز بتپرستان کنشتخیام ، که گفت دوزخی خواهد بودکه رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت***ترکیب پیالهای که در هم پیوستبشکستن آن روا نمیدار...
ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به نازعُشّاق را به نازِ تو هر لحظه صد نیازفرخنده باد طلعتِ خوبت که در ازلبُبْریدهاند بر قدِ سَرْوَت قبایِ نازآن را که بویِ عَنبر زلف...
منم که دیده به دیدارِ دوست کردم بازچه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نوازنیازمندِ بلا گو رخ از غبار مَشویکه کیمیایِ مراد است، خاکِ کویِ نیازز مشکلاتِ طریقت عِنان مَتا...
هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت بازز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمسازرَوَندگانِ طریقت رَهِ بلا سِپُرَندرفیقِ عشق چه غم دارد از نَشیب و فرازغمِ حبیب نهان بِه ز گفت و گ...
سرو بلند بین که چه رفتار میکندوآن ماه محتشم که چه گفتار میکندآن چشم مست بین که به شوخی و دلبریقصد هلاک مردم هشیار میکنددیوانه میکند دل صاحب تمیز راهر گه که التف...
برآمد ناگه مرغ فسون سازبه آیین مغان بنمود پروازچو شیرین دید در سیمای شاپورنشان آشنائی دادش از دوربه شاپور آن ظن او را بد نیفتادرقم زد گرچه بر کاغذ نیفتداشارت کرد کان...
ساقی بده پیمانهای زآن می که بیخویشم کندبر حسن شورانگیز تو عاشقتر از پیشم کندزان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدمغافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کندنور سحرگا...
اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبوداز آب رفته هیچ نشانی به جو نبودمژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سوددیگر به چاک سینه مجال رفو نبوددیگر شکسته بود دل و در میان ماصحبت به جز حک...
جهان آفرین تا جهان آفریدچون او مرزبانی نیامد پدیدچو خورشید بر چرخ بنمود تاجزمین شد به کردار تابنده عاجچه گویم که خورشید تابان که بودکز او در جهان روشنایی فزودابوالق...
دل اگر توشه و توانی داشتدر ره عقل کاروانی داشتدیده گر دفتر قضا میخواندز سیه کاریش امانی داشترهزن نفس را شناخته بودگنجهایش نگاهبانی داشتکشت و زرعی به ملک جان میکردبی ...
نم به دل نگذاشت خونم خنجر قصاب راجذبه من می کشد از صلب آهن آب راابر چشم من چنین گر گوهر افشانی کندکاسه دریوزه دریا میکند گرداب راصبح هر روز از شفق صد کاسه خون بر سر کشد...
ای شاه جسم و جان ما خندان کن دندان ماسرمه کش چشمان ما ای چشم جان را توتیاای مه ز اجلالت خجل عشقت ز خون ما بحلچون دیدمت میگفت دل جاء القضا جاء القضاما گوی سرگردان تو ان...
میل بین کان سروبالا میکندسرو بین کاهنگ صحرا میکندمیل از این خوشتر نداند کرد سروناخوش آن میلست کز ما میکندحاجت صحرا نبود آیینه هستگر نگارستان تماشا میکندغافلس...
عصیان خلایق ارچه صحرا صحراستدر پیش عنایت تو یک برگ گیاستهرچند گناه ماست کشتی کشتیغم نیست که رحمت تو دریا دریاستابوسعید ابوالخیر
پیش از من و تو لیل و نهاری بودهستگردنده فلک نیز بکاری بوده استهرجا که قدم نهی تو بر روی زمینآن مردمک چشم نگاری بودهستخیام
شباهنگام کاین عنقای فرتوتشکم پر کرد ازین یک دانه یاقوتبه دشت انجرک آرام کردندبنوشانوش میدر جام کردنددر آن صحرا فرو خفتند سرمستریاحین زیر پای و باده بر دستچو روز از...
روی بِنْما و مرا گو که ز جان دل برگیرپیشِ شمع آتشِ پروانه به جان گو درگیردر لبِ تشنهٔ ما بین و مدار آب دریغبر سَرِ کُشتهٔ خویش آی و ز خاکَش برگیرتَرکِ درویش مگیر ار نَب...