فال حافظ
فال حافظ شیرازیفال حافظ آنلاین در مجله ارم بلاگدوستان به این فال به صورت اختصاصی پرداخته شده، یعنی در قالب نرم افزار آماده نیست که با فشردن دکمه فال ،یک تصویر پیش فر...
فال حافظ شیرازیفال حافظ آنلاین در مجله ارم بلاگدوستان به این فال به صورت اختصاصی پرداخته شده، یعنی در قالب نرم افزار آماده نیست که با فشردن دکمه فال ،یک تصویر پیش فر...
ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به نازعُشّاق را به نازِ تو هر لحظه صد نیازفرخنده باد طلعتِ خوبت که در ازلبُبْریدهاند بر قدِ سَرْوَت قبایِ نازآن را که بویِ عَنبر زلف...
ای پسته تو خنده زده بر حدیث قندمشتاقم از برای خدا یک شکر بخندطوبی ز قامت تو نیارد که دم زندزین قصه بگذرم که سخن میشود بلندخواهی که برنخیزدت از دیده رود خوندل در وفای ...
نه هر که چهره برافروخت دلبری داندنه هر که آینه سازد سکندری داندنه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشستکلاه داری و آیین سروری داندتو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکنکه دوست خ...
سحرم دولت بیدار به بالین آمدگفت برخیز که آن خسرو شیرین آمدقدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرامتا ببینی که نگارت به چه آیین آمدمژدگانی بده ای خلوتی نافه گشایکه ز صحرای ختن...
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمدهدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمدبرکش ای مرغ سحر نغمه داوودی بازکه سلیمان گل از باد هوا بازآمدعارفی کو که کند فهم زبان سوسنتا بپرسد که چرا...
گل بی رخ یار خوش نباشدبی باده بهار خوش نباشدطرف چمن و طواف بستانبی لاله عذار خوش نباشدرقصیدن سرو و حالت گلبی صوت هزار خوش نباشدبا یار شکرلب گل اندامبی بوس و کنار خوش ن...
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشدیک نکته از این معنی گفتیم و همین باشداز لعل تو گر یابم انگشتری زنهارصد ملک سلیمانم در زیر نگین باشدغمناک نباید بود از طعن حسود ای دلش...
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشدای بسا خرقه که مستوجب آتش باشدصوفی ما که ز ورد سحری مست شدیشامگاهش نگران باش که سرخوش باشدخوش بود گر محک تجربه آید به میانتا سیه روی شو...
به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسدتو را در این سخن انکار کار ما نرسداگر چه حسن فروشان به جلوه آمدهاندکسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسدبه حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز...
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکردیاد حریف شهر و رفیق سفر نکردیا بخت من طریق مروت فروگذاشتیا او به شاهراه طریقت گذر نکردگفتم مگر به گریه دلش مهربان کنمچون سخت بود در دل س...
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکردصد لطف چشم داشتم و یک نظر نکردسیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرددر سنگ خاره قطره باران اثر نکردیا رب تو آن جوان دلاور نگاه دارکز تیر آه گوشه...
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کردنفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کردبه هرزه بی می و معشوق عمر میگذردبطالتم بس از امروز کار خواهم کردهر آبروی که اندوختم ز دانش و دیننثار خ...
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کردباد غیرت به صدش خار پریشان دل کردطوطی ای را به خیال شکری دل خوش بودناگهش سیل فنا نقش امل باطل کردقرة العین من آن میوه دل یادش بادکه چه ...
به آب روشن می عارفی طهارت کردعلی الصباح که میخانه را زیارت کردهمین که ساغر زرین خور نهان گردیدهلال عید به دور قدح اشارت کردخوشا نماز و نیاز کسی که از سر دردبه آب دیده ...
سحر بلبل حکایت با صبا کردکه عشق روی گل با ما چهها کرداز آن رنگ رخم خون در دل افتادوز آن گلشن به خارم مبتلا کردغلام همت آن نازنینمکه کار خیر بی روی و ریا کردمن از بیگان...
اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببردنهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرداگر نه عقل به مستی فروکشد لنگرچگونه کشتی از این ورطه بلا ببردفغان که با همه کس غایبانه باخت فلککه کس نبود که...
نیست در شهر نگاری که دل ما ببردبختم ار یار شود رختم از این جا ببردکو حریفی کش سرمست که پیش کرمشعاشق سوخته دل نام تمنا ببردباغبانا ز خزان بیخبرت میبینمآه از آن روز ک...
روشنی طلعت تو ماه نداردپیش تو گل رونق گیاه نداردگوشه ابروی توست منزل جانمخوشتر از این گوشه پادشاه نداردتا چه کند با رخ تو دود دل منآینه دانی که تاب آه نداردشوخی نرگس ...
جان بی جمال جانان میل جهان نداردهر کس که این ندارد حقا که آن نداردبا هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدمیا من خبر ندارم یا او نشان نداردهر شبنمی در این ره صد بحر آتشین استدر...
هر آن که جانب اهل خدا نگه داردخداش در همه حال از بلا نگه داردحدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوستکه آشنا سخن آشنا نگه دارددلا معاش چنان کن که گر بلغزد پایفرشتهات به دو دس...
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین داردسعادت همدم او گشت و دولت همنشین داردحریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل استکسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارددهان تنگ شیرینش مگ...
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان داردبهار عارضش خطی به خون ارغوان داردغبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رببقای جاودانش ده که حسن جاودان داردچو عاشق میشدم گفتم که برد...
دلی که غیب نمای است و جام جم داردز خاتمی که دمی گم شود چه غم داردبه خط و خال گدایان مده خزینه دلبه دست شاهوشی ده که محترم داردنه هر درخت تحمل کند جفای خزانغلام همت سروم ...