دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!


» تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا

تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا

شعر "تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا" از مولوی


تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا

تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا


تو دیدی هیچ نقشی را که از نقاش بگریزد

تو دیدی هیچ وامق را که عذرا خواهد از عذرا

طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن مطلب مرتبط طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن


بود عاشق فراق اندر چو اسمی خالی از معنی

ولی معنی چو معشوقی فراغت دارد از اسما


تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می‌خواهی

بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده‌ام تنها


ایا شاهنشه قاهر چه قحط رحمتست آخر

دمی که تو نه‌ای حاضر گرفت آتش چنین بالا


اگر آتش تو را بیند چنان در گوشه بنشیند

کز آتش هر که گل چیند دهد آتش گل رعنا


عذابست این جهان بی‌تو مبادا یک زمان بی‌تو

به جان تو که جان بی‌تو شکنجه‌ست و بلا بر ما


خیالت همچو سلطانی شد اندر دل خرامانی

چنانک آید سلیمانی درون مسجد اقصی


هزاران مشعله برشد همه مسجد منور شد

بهشت و حوض کوثر شد پر از رضوان پر از حورا


تعالی الله تعالی الله درون چرخ چندین مه

پر از حورست این خرگه نهان از دیده اعمی


زهی دلشاد مرغی کو مقامی یافت اندر عشق

به کوه قاف کی یابد مقام و جای جز عنقا


زهی عنقای ربانی شهنشه شمس تبریزی

که او شمسیست نی شرقی و نی غربی و نی در جا


مولوی



فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  تهران وکیل   |   فروش تجهیزات ویپ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   گردشگری ارم بلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


اعداد فرشته در عشق و روابط عاشقانه! ✓ کانال یوتیوب اعداد فرشته در عشق و روابط عاشقانه! ✓ کانال یوتیوب مشاهده