
تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل
شعر عرفانی "تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل" صائب تبریزیتا چند گرد کعبه بگردم به بوی دلتا کی به سینه زنم ز آرزوی دلافتد ز طرف کعبه و بتخانه دربدرسر گشته ای که راه نیابد ...


شعر عرفانی "تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل" صائب تبریزیتا چند گرد کعبه بگردم به بوی دلتا کی به سینه زنم ز آرزوی دلافتد ز طرف کعبه و بتخانه دربدرسر گشته ای که راه نیابد ...
شعر عرفانی "خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است" حافظ خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت استچون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت استجانا به حاجتی که تو را هست با خداکآخِر دمی بپ...
شعر عرفانی "ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی" سنایی + آهنگ محسن چاووشیملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راه نماییهمه درگاه تو جویم همه از ف...
شعر عرفانی "خداوندا گنهکاریم جمله" وحشی بافقیخداوندا گنهکاریم جملهز کار خود در آزاریم جملهنیاید جز خطاکاری ز ما هیچز ما صادر نگردد جز خطا هیچز ما غیر از گنهکاری نیای...
شعر عرفانی "دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند" حافظدوش وقت سحر از غصه نجاتم دادندواندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادندبیخود از شعشعهٔ پرتو ذاتم کردندباده از جام تجلی صفاتم داد...
شعر عرفانی "به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست" سعدیبه جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوستعاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوستبه غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبحتا دل م...
شعر عرفانی "ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم" مولاناای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنمتو کعبهای هر جا روم قصد مقامت می کنمهر جا که هستی حاضری از دور در ما...
شعر عرفانی "باغبان گر پنجروزی صحبتِ گل بایدش" حافظ شیرازیباغبان گر پنجروزی صحبتِ گل بایدشبر جفایِ خارِ هجران صبرِ بلبل بایدشای دل اندر بندِ زلفش از پریشانی مَنال...
شعر عرفانی "ای در درون جانم و جان از تو بی خبر" عطار نیشابوریای در درون جانم و جان از تو بی خبروز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبرچون پی برد به تو دل و جانم که جاوداندر ج...
شعر عرفانی "بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید" همراه با آهنگ زندان محسن چاووشیبمیرید بمیرید در این عشق بمیریددر این عشق چو مردید همه روح پذیریدبمیرید بمیرید و زین مرگ م...
شعر عرفانی "ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کردهام" همراه با آهنگ ای عاشقان ایرج بسطامی ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کردهامزان می که در پیمانهها اندر نگنجد خ...
شعر عرفانی "عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش" درباره خداعارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویشخون انگوری نخورده باده شان هم خون خویشهر کسی اندر جهان مجنون لیلا...
شعر "ای قوم به حج رفته کجایید کجایید"ای قوم به حج رفته کجایید کجاییدمعشوق همین جاست بیایید بیاییدمعشوق تو همسایه و دیوار به دیواردر بادیه سرگشته شما در چه هواییدگر صو...
شعر "از شبنم عشق خاک آدم گل شد"از شبنم عشق خاک آدم گل شدشوری برخاست فتنهای حاصل شدسر نشتر عشق بر رگ روح زدندیک قطرهٔ خون چکید و نامش دل شدرباعی از ابوسعید ابوالخیر
شعر "من خنده زنم بر دل، دل خنده زند بر من"من خنده زنم بر دل ، دل خنده زند بر من اینجاست که میخندد دیوانه به دیوانه من خنده زنم بر غم ، غم خنده کند بر من اینجاست که میخندد ...
شعر "هاتفی از گوشه ی میخانه دوش"هاتفی از گوشه ی میخانه دوشگفت ببخشند گنه، مِی بنوشلطفِ الهی بِکُنَد کارِ خویشمژدهٔ رحمت برساند سروشاین خِرَدِ خام به میخانه بَرتا مِی...
شعر "نهانخانه اسرار" از امام خمینیبر در ميكده از روى نيــــاز آمده امپيش اصحاب طريقت، به نماز آمده اماز نهانخانه اسرار، ندارم خبرىبه در پير مغان صاحب راز آمده ام...
شعر "ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی" + آهنگ علیرضا افتخاریای پادشه خوبان داد از غم تنهاییدل بی تو به جان آمد وقت است که بازآییدایم گل این بستان شاداب نمیمانددریاب ضع...
شعر "ای همه هستی ز تو پیدا شده + آهنگ محمد اصفهانیای همه هستی زتو پیدا شدهخاک ضعیف از تو توانا شدهزیرنشین عَلَمَت کایناتما بتو قائم چو تو قائم بذاتهستی تو صورت پیوند ن...
شعر عارفانه سنایی درباره خداملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنمایی همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویمهمه توحید تو گویم که به توحید س...
شعر عارفانه مولانا درباره خداعارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویشخون انگوری نخورده باده شان هم خون خویشهر کسی اندر جهان مجنون لیلایی شدندعارفان لیلای خویش و دم به...
شعر میان باغ گل سرخ، های و هو دارد مولانامیانِ باغ گلِ سرخ، های و هو داردکه بو کنید دهان مرا چه بو دارد! به باغ خود همه مستند، لیک نی چون گلکه هر یکی به قدح خورد و او س...
خروشِعقلجان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکندعقل خــــــروش میکند بیتو به سر نمیشودمولاناسعید نقاشیان
جانی و جهانی و جهان با تو خوش استور زخم زنی زخم سنان با تو خوش استخود معدن کیمیاست خاک از کف توهرچند که ناخوشست آن با تو خوش است مولانا ، دیوان شمسخوشنویس علایی راد