۲۷ شهریور؛ روز شعر و ادب پارسی گرامی باد
۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار مبارک باد۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد شهریار، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی روز شعر و ادب پارسی نام...
۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد شهریار مبارک باد۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد شهریار، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی روز شعر و ادب پارسی نام...
اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبوداز آب رفته هیچ نشانی به جو نبودمژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سوددیگر به چاک سینه مجال رفو نبوددیگر شکسته بود دل و در میان ماصحبت به جز حک...
یاد آن که جز به روی منش دیده وانبودوان سست عهد جز سری از ماسوا نبودامروز در میانه کدورت نهاده پایآن روز در میان من و دوست جانبودکس دل نمی دهد به حبیبی که بی وفاستاول حب...
تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر استطالع مگو که چشمه خورشید خاورستکافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی استآنرا که شور عشق به سر نیست کافر استبر سردر عمارت مشروطه یادگارنقش به...
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیبچه دولتی است به زندانیان خاک نصیببه هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعرچو در ولایت غربت دو همزبان غریبروان دهد به سر انگشت دلنواز به سازکه ...
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشبتا کنی عقده اشک از دل من باز امشبساز در دست تو سوز دل من می گویدمن هم از دست تو دارم گله چون ساز امشبمرغ دل در قفس سینه من می نالدبلبل س...
زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیاباشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیایارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شویای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیاما ره به کوی عافیت دانی...
طبعم از لعل تو آموخت در افشانیهاای رخت چشمه خورشید درخشانیهاسرو من صبح بهار است به طرف چمن آیتا نسیمت بنوازد به گل افشانیهاگر بدین جلوه به دریاچه اشگم تابیچشم خورشید...
زندگی شد من و یک سلسله ناکامیهامستم از ساغر خون جگر آشامیهابسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفتشادکامم دگر از الفت ناکامیهابخت برگشته ما خیره سری آغازیدتا چه بازد دگرم ت...
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرانوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدیسنگدل این زودتر می خواستی حالا چراعمر ما را مهلت امروز و فردای تو...
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی رانجستم زندگانی را و گم کردم جوانی راکنون با بار پیری آرزومندم که برگردمبه دنبال جوانی کوره راه زندگانی رابه یاد یار دیرین کاروان گ...
شب به هم درشکند زلف چلیپائی راصبحدم سردهد انفاس مسیحائی راگر از آن طور تجلی به چراغی برسیموسی دل طلب و سینه سینائی راگر به آئینه سیماب سحر رشک بریاشک سیمین طلبی آینه ...
بیداد رفت لاله بر باد رفته رایا رب خزان چه بود بهار شکفته راهر لاله ای که از دل این خاکدان دمیدنو کرد داغ ماتم یاران رفته راجز در صفای اشک دلم وا نمی شودباران به دامن ا...
به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یاراکه این دو فتنه بهم می زنند دنیا راچه شعبده است که در چشمکان آبی تونهفته اند شب ماهتاب دریا راتو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوحبه یا...
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا راکه به ماسوا فکندی همه سایه هما رادل اگر خداشناسی همه در رخ علی بینبه علی شناختم من به خدا قسم خدا رابه خدا که در دو عالم اثر از فنا نما...
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجافدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجامگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یاربفراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجاکله جا ماندش این...
زمستان، پوستین افزود بر تن، کدخدایان راولیکن پوست خواهد کَند ما یک لا قبایان را...رهِ ماتمسرای ما ندانم از که می پرسد؟زمستانی که نشناسد در دولتسرایان رابه دوش از برف ...