گفت هر کو را منم مولا و دوست ، ابن عم من علی مولای اوست
زین سبب پیغمبر با اجتهادنام خود و آن علی مولا نهادگفت هر کو را منم مولا و دوستابن عم من علی مولای اوستکیست مولا آنکه آزادت کندبند رقیت ز پایت بر کندچون به آزادی نبوت ه...
زین سبب پیغمبر با اجتهادنام خود و آن علی مولا نهادگفت هر کو را منم مولا و دوستابن عم من علی مولای اوستکیست مولا آنکه آزادت کندبند رقیت ز پایت بر کندچون به آزادی نبوت ه...
دست بگشاد و کنارانش گرفتهمچو عشق اندر دل و جانش گرفتدست و پیشانیش بوسیدن گرفتوز مقام و راه پرسیدن گرفتپرس پرسان میکشیدش تا بصدرگفت گنجی یافتم آخر بصبرگفت ای نور حق ...
از خدا جوییم توفیق ادببیادب محروم گشت از لطف رببیادب تنها نه خود را داشت بدبلک آتش در همه آفاق زدمایده از آسمان در میرسیدبیشری و بیع و بیگفت و شنیددرمیان قوم ...
شه چو عجز آن حکیمان را بدیدپا برهنه جانب مسجد دویدرفت در مسجد سوی محراب شدسجدهگاه از اشک شه پر آب شدچون به خویش آمد ز غرقاب فناخوش زبان بگشاد در مدح و دعاکای کمینه بخ...
بشنوید ای دوستان این داستانخود حقیقت نقد حال ماست آنبود شاهی در زمانی پیش ازینملک دنیا بودش و هم ملک دیناتفاقا شاه روزی شد سواربا خواص خویش از بهر شکاریک کنیزک دید شه...
بشنو این نی چون شکایت میکنداز جداییها حکایت میکندکز نیستان تا مرا ببریدهانددر نفیرم مرد و زن نالیدهاندسینه خواهم شرحه شرحه از فراقتا بگویم شرح درد اشتیاقهر ک...