اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزد
اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزدور از طلب بنشینم به کینه برخیزدو گر به رهگذری یک دم از وفاداریچو گرد در پیاش افتم چو باد بگریزدو گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوسز حُقه ...
اگر روم ز پیاش فتنهها برانگیزدور از طلب بنشینم به کینه برخیزدو گر به رهگذری یک دم از وفاداریچو گرد در پیاش افتم چو باد بگریزدو گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوسز حُقه ...
ساقی بیار باده که ماه صیام رفتدرده قدح که موسم ناموس و نام رفتوقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیمعمری که بی حضور صراحی و جام رفتمستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودیدر عرصه خیال ک...
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشتبشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشتیا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترمافکند و کشت و عزت صید حرم نداشتبر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یارحاشا که رسم ...
ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیاای عیسی پنهان شده بر طارم مینا بیااز هجر روزم قیر شد دل چون کمان بد تیر شدیعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیاای موسی عمران که در سین...
ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شماافتاده در غرقابهای تا خود که داند آشناگر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شودمرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هواما رخ ز شکر افرو...
هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان بادهله پیوسته دل عشق ز تو شادان بادغم پرستی که تو را بیند و شادی نکندهمه سرزیر و سیه کاسه و سرگردان بادچونک سرزیر شود توبه کند بازآیدنیک...