» سایمون سینک : رهبران آخر غذا میخورند
چالش یافتن یک رهبر واقعی در سازمان
سایمون سینک، در کتاب مشهور خود با عنوان رهبران آخر غذا میخورند، به تبیین ویژگی رهبران بزرگ پرداخته است
۱. رهبران بی محابا به پیشواز ناشناختهها و مخاطرات میروند
۲. رهبران به خاطر حمایت از ما و رهنمون ساختنمان به آیندهای بهتر، از منافع شخصی خود میگذرند و هیچگاه اموال ما را فدای داشتههای خود نمیکنند
۳. عملکرد رهبران، انگیزه رویاپردازی، یادگیری، رشد و ترقی را در ما افزایش میدهد
۴. رهبران، شرکتها را به مکانی که همه مایل به کار در آن باشند، تبدیل میکنند، محیطی که ما حس کنیم در آن میتوانیم صادقانه ابراز وجود کنیم، به رسمیت شناخته شویم، به خاطر پیشرفتمان تشویق شویم و هنگام برگشتن از سرِ کار، سرشار از احساس امنیت، احساس موفقیت و احساس قدردانی باشیم
۵. رهبران همانند والدین، خود را مسئول ارزشمندسازی زندگی ما میدانند
۶. رهبران از سطحِ من، به سطحِ ما رسیدهاند
۷. رهبران با بیان واقعیتها، اعتمادمان را جلب میکنند.
۸. رهبران، ما را از خود برتر میشمارند و به همین دلیل است که به جای جنگیدن با ما سرِ غذا، داوطلبانه کنار میایستند و میگذارند ما زودتر غذا بخوریم
۹. رهبران برای روحِ قوانین، بیشتر از خودِ قوانین ارزش قائلند
۱۰. رهبران، پشت درهای بسته کار نمیکنند، آنها در راهروهای سازمان قدم میزنند و زمانی را صرف میکنند تا با ما در ارتباط باشند
۱۱. رهبران جوری در کنار ما زیستهاند که کمک و خدمت به آنها، مایه افتخار و سربلندی برای ماست
با مطالعه ویژگیهای مندرج در لیست بالا، این سوال چالشی در ذهن شکل میگیرد که چند درصد از سازمانهای کشورمان، از نعمت رهبرانی مزینِ به این ویژگیها برخوردارند؟ بهشخصه، برای این سوال، پاسخ علمیِ مبتنی بر یک پژوهشِ وسیع ندارم، اما مشاهداتم در این زمینه، در طول تجربه کاری خود، چندان امیدوارکننده نبوده است.
اگر آنقدر خوشاقبال هستید که در محیط کار خود، رهبری با این ویژگیها دارید، قدرش را بدانید و همراهیاش کنید و در تقویت وی بکوشید. اما اگر شما هم مانند بنده در چالشِ یافتنِ فردی با ویژگیهای نزدیک به موارد مذکور به نتیجه نرسیدید، لطفا” به این سوال فکر کنید که چرا از سازمانی که یک رهبرِ واقعی در آن وجود ندارد، انتظار داریم که عملکرد برجستهای از خود نشان دهد؟!
جهانی را تصور کنید که در آن تقریباً همه با انگیزۀ سر کار رفتن از خواب بیدار میشوند، زمانیکه در محل کار حضور دارند احساس امنیت و ارزشمندی میکنند و بعد با احساس کامیابی به خانه بازمیگردند. رهبران آخر غذا میخورند برای آن دسته از رهبران و سازمانها نوشته شده است که خود را به ایجاد محیطهایی متعهد میکنند که در آنها مردم بهطور طبیعی با هم برای انجام کارهای چشمگیر همکاری میکنند.
هیج سازمانی در خلال بحران، خود به خود مدیریت نمی شود. همیشه بحران موجود را رهبر برطرف کرده است. موفقیت یا شکست سازمان به کمالات و فضیلت های رهبری بستگی دارد،نه به فراست و تیزهوشی.
هنگامیکه رهبران در زیردستان خود انگیزه ایجاد میکنند، آن افراد به آیندهای بهتر امیدوار میشوند، وقت بیشتری را صرف تلاش برای یادگیری میکنند، برای سازمانهایشان بیشتر کار میکنند و به مرور زمان به رهبر تبدیل میشوند. رهبری که از افراد خود حمایت میکند و تمرکزش روی ارتقا و موفقیت سازمان است هرگز از بین نمیرود. امیدوارم مطالعة این کتاب، همواره انگیزۀ آخرین نفر بودن در صرف غذا را در خوانندگانش ایجاد کند.