عشق تو آورد قدح پر ز بلاها
شعر "عشق تو آورد قدح پر ز بلاها" از مولویعشق تو آورد قدح پر ز بلاهاگفتم می مینخورم پیش تو شاهاداد می معرفتش آن شکرستانمست شدم برد مرا تا به کجاهااز طرفی روح امین آمد پ...
شعر "عشق تو آورد قدح پر ز بلاها" از مولویعشق تو آورد قدح پر ز بلاهاگفتم می مینخورم پیش تو شاهاداد می معرفتش آن شکرستانمست شدم برد مرا تا به کجاهااز طرفی روح امین آمد پ...
شعر "عشق برای عاشقان محو سزای نفس ما" از مولویچون همه عشق روی تست جمله رضای نفس ماکفر شدهست لاجرم ترک هوای نفس ماچونک به عشق زنده شد قصد غزاش چون کنم ؟غمزه خونی تو شد ...
شعر "دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد" از حافظدیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کردچون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کردآه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیختآه از آن مست ...
شعر "ما را که دردِ عشق و بلای خُمار کُشت" از حافظگر مِی فروش حاجتِ رندان روا کندایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کندساقی به جامِ عدل بده باده تا گداغیرت نیاوَرَد، که جهان پُر ...
شعر "در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع" از حافظ شیرازیدر وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمعشب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرستبس که ...
شعر "از غم خبری نبود اگر عشق نبود" از قیصر امین پوراز غم خبری نبود اگر عشق نبوددل بود ولی چه سود اگر عشق نبودبیرنگتر از نقطهی موهومی بوداین دایرهی کبود اگر عشق ن...
در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جاناز گریهٔ خونین مژهام شد مرجانالقصه که: از بیم عذاب هجراندر آتش رشکم دگر از دوزخیان***دیدار به دل فروخت، نفروخت گرانبوسه به روان فروشد ...
گفتم کـه دلتنگم بیـا ای آنکه درمان منیگفتی کنارم هستی و همواره در جان منیگفتم نمانـده در دلم شوری دگر از عاشقیگفتی اگر لیلی شوم،مجنون و حیران منیگفتم مرا بـا بوسه ای ...
تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریاییتو همان ناب ترین جاذبه ی دنیاییتو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس استحتم دارم که تو از پیش خدا می آییمثل اشعار اهورایی باران پاکیو به ا...